ترغیب روحانیون برای بازگشت به حوزه های علمیه و متکفل شدن نقش هدایت و ارشاد جامعه(بند ۱ منشور نوفل لوشاتو) |
اکبر اعلمی: چنان که پیش از این اشاره شد، ترویج گفتمان نوفل لوشاتو و اجرائی شدن یکایک بندهائی که بنام منشور نوفل لوشاتو به عنوان برنامه انتخاباتی راقم در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارائه و متن کامل آن در ستاد انتخاباتی وزارت کشور قرائت شد، نه تنها تلاشی در جهت اجرائی کردن وعدههای تحقق نیافته بنیانگذار جمهوری اسلامی در نوفل لوشاتو و قبل از تاسیس نظام جمهوری اسلامی است، بلکه بنظر می رسد که رضایتمندی مردم و نجات کشور و بقای نظام کنونی در گرو پذیرش گفتمان نوفل لوشاتو و عملیاتی شدن بکایک بندهای ۱۴ گانه منشور نوفل لوشاتوست.
حسن این رویکرد و گفتمان در این است که دقیقا منطبق با اهداف و آرمانهای اولیه انقلاب و تصویری است که رهبری انقلاب از ویژگیها و مختصات نظام موعود ارائه داده بودند و لذا رویکرد و نوع واکنش افراد مختلف نسبت به این گفتمان می تواند مرز میان انقلابیون را از ضدانقلابیون و همچنین چارچوب نظری مطالبات اصلاح طلبانه ایرانی را مشخص نماید.
این یادداشت و ۱۳ یادداشت بعدی به تبیین و مبانی آن اختصاص دارد و نظرات و پیشنهادات کاربران عزیز در مورد هریک از بندهای ۱۴ گانه منشور نوفل لوشاتو می تواند به غنای هرچه بیشتر مباحث مطرح شده منجر شود. لذا از دوستان تقاضا می شود که نقطه نظرات و پیشنهادات خود را ترجیحا در حوزه موارد زیر و با رعایت همه محدودیتها و محذوریتهای قانونی ارائه دهند:
۱-ارزیابی فوائد و زیانهای اجرائی شدن هریک از بندهای منشور
۲-پیش نیازهای اجرائی شدن موارد مطرح شده
۳-شیوه ترویج و اجرائی کردن موارد عنوان شده و نحوه تبدیل آن به یک گفتمان غالب در جامعه
۴-موانع
مبانی گفتمان:
-رویکرد بنیانگذار انقلاب در نوفل لوشاتو
-در پاسخ به سوال نشریه فرانسوی زبان لوموند مبنی بر: آیا شما در نظر دارید که در رأس حکومت قرار گیرید؟ “شخصاً نه، نه من، نه سن من و نه موقع و مقام من و نه میل و رغبت من متوجه چنین امری است.”/ ۱۶ اردیبهشت ۵۷،صحیفه امام خمینی جلد ۳ صفحه ۳۷۳
-در پاسخ به سؤال رادیو تلویزیون فرانسه مبنی بر: دریافت شما از حکومت اسلامی چیست؟ آیا منظور این است که رهبران مذهبی حکومت را خود اداره کنند؟ مراحل این حکومت کدام است؟ “خیر، منظور این نیست که رهبران مذهبی، خود حکومت را اداره کنند، لکن مردم را برای تأمین خواستههای اسلام رهبری میکنند، چون اکثریت قاطع مردم، مسلمان هستند، حکومت اسلامی از پشتیبانی آنان برخوردار شده، متکی بهمردم میگردد.”/ ۲۳ شهریور ۵۷، نجف، صحیفه امام خمینی جلد ۳ صفحه ۴۶۷
-”علما خود حکومت نخواهند کرد، آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند، این حکومت در همه مراتب خود متکی بهآرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.”/ در پاسخ به سؤال خبرگزاری رویتر (۴ آبان ۵۷، پاریس)، صحیفه امام خمینی جلد ۴ صفحه ۱۶۰
-”من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.”/ پاریس در گفتگو با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۵۷
-در پاسخ به سؤال روزنامه فرانسوی لوژورنال مبنی بر: در مورد رژیم جمهوری که میخواهید تشکیل دهید و اسلامی خواهد بود، آیا خواهید پذیرفت که در رأس آن قرار گیرید؟ “… این مردم هستند که باید افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند و مسئولیت امور را بهدست آنان بسپارند ولیکن من شخصاً نمیتوانم در این تشکیلات مسئولیت خاصی را بپذیرم و در عین حال همیشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظیفه ارشادی خود را انجام میدهم”./ ۷ آذر ۵۷، صحیفه امام خمینی جلد ۵ صفحه ۱۳۷
-”ما به خواست خدای تعالی در اولین زمان ممکن و لازم برنامههای خود را اعلام خواهیم نمود. ولی این بدان معنی نیست که من زمام امور کشور را به دست بگیرم و هر روز نظیر دوران دیکتاتوری شاه، اصلی بسازم و علی رغم خواست ملت به آنها تحمیل کنم. به عهده دولت و نمایندگان ملت است که در این امور تصمیم بگیرند؛ ولی من همیشه به وظیفه ارشاد و هدایتم عمل خواهم کرد.”/ در گفتگو باخبرنگار انگلیسی روزنامه اکونومیست ۱۸ دی ۵۷ / ۹ صفر ۱۳۹۹،صحیفه نور جلد ۳ ص۷۷ و صحیفه امام خمینی جلد ۵ ص ۳۸۵
-”من و سایر روحانیون در حکومت پستی را اشغال نمیکنیم، وظیفه روحانیون ارشاد دولتها است. من در حکومت آینده نقش هدایت را دارم.”/ سخنرانی ۱۸ دی ۵۷، صحیفه نور ، ج۳،ص ۷۵
-”روحانیون در حکومت آینده نقش ارشاد و هدایت دولت را دارا خواهند بود”./ در پاسخ به سؤال روزنامه انگلیسی اکونومیست ۱۸ دی ۵۷، صحیفه امام خمینی » جلد ۵ » صفحه ۳۸۶
-”من در آینده [پس از پیروزی انقلاب] همین نقشی که الان دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می کنم… لکن من در خود دولت نقشی ندارم”/ در مصاحبه با خبرنگار تلویزیون ای. بی. سی امریکا، ۲۲ دی ۱۳۵۷ / ۱۳ صفر ۱۳۹۹ صحیفه نور،جلد ۴ ، ص ۲۰۶ و ج ۵ ص ۴۳۲ صحیفه امام خمینی
-در پاسخ به سؤال کانال دو فرانسه مبنی بر: آیا شما حکومت خواهید کرد؟ “نخیر من نخواهم بود، ما شورایی تأسیس میکنیم که در آن شورا مجلس تشکیل بشود؛ بعد مجلس با اتکال بهملت ترتیب کارها را میدهد”./ ۱۸ دی ۵۷، صحیفه امام خمینی » جلد ۵ » صفحه ۳۸۰
-در پاسخ به سؤال شبکۀ تلویزیونی کبس آمریکا مبنی بر: ابهاماتی در مورد نقش شما در آینده وجود دارد، ممکن است نقش خود را در آینده بفرمایید؟ “من در آینده هم همین نقشی را که الان دارم خواهم داشت، نقش هدایت و راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم و اگر خیانتکاری در کار باشد با او مبارزه میکنم، لکن در خود دولت هیچ نقشی ندارم”./ ۲۲ دی ۵۷، نوفل لوشاتو صحیفه امام خمینی » جلد ۵ » صفحه ۴۳۲
-”اختیارات شاه را نخواهم داشت.”/ پاریس در گفتگو با خبرنگاران،۲۴ دی ۵۷، صحیفه نور،ج۳،ص۱۱۵
-” من چنین چیزی نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است. نظارت بر قوانین البته به عهده روحانیون است و اتکای روحانیون هم به ملت است نه به حزبی. و من هم به ملت اتکا دارم و به حزبی وابسته نیستم.”/ ۲۶ دی ۵۷ در مصاحبه با خبرنگار مجله آلمانی اشترن، صحیفه نور ، ج۳ ،ص۱۴۰ و صحیفه امام خمینی جلد ۵ صفحه ۴۸۲
-”من مسئولیت ریاست جمهوری را بر عهده نمیگیرم، کار من هدایت است. / در پاسخ به سؤال رادیو مونت کارلو(۷ بهمن ۵۷، پاریس)، صحیفه امام خمینی جلد ۵ صفحه ۵۳۹
-”من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. طرز حکومت، حکومت جمهوری است و تکیه بر آرای ملت.”/ پاریس در مصاحبه با مجلهی اُسترن، ۲۶ دی ۵۷، صحیفهی نور، جلد ۵، ص ۴۸۳
-”این مطلب را بارها گفتهام که روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان بهجایی نمیرسید، حالا که رسید دیدید اینطور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت”./ ۱۱ شهریور ۱۳۶۳ / ۶ ذی الحجه ۱۴۰۴، صحیفه امام خمینی جلد ۱۹ – صفحه ۴۳
-رویکرد قانون اساسی:
در پیش نویس قانون اساسی سال ۱۳۵۸(اینجا) که نخست مورد تائید بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز بود، بجز اص,ل ۱۴۲، ۱۴۳، ۱۴۵، ۱۴۶ و ۱۴۷ که نقش نظارتی محدودی برای ۵ تن از مجتهدان در شورای نگهبان قانون اساسی در نظر گرفته بود، روحانیت نقش و دخالتی در قدرت نداشت، لیکن در قانون اساسی مصوب حوزه قدرت و اختیارات روحانیت بسیار توسعه یافت و در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ نیز به مراتب وسیعتر و پررنگتر از قبل شد و اکنون ساختار و شالوده قدرت در قانون اساسی بگونهای طراحی و تبیین شده است تا قدرت مطلقه از طریق ولایت فقیه و شورای نگهبان و سایر نهادهای ناشی از اراده این دو کاملا در اختیار روحانیت قرار داشته باشد که از این میان می توان به اصول: ۲، ۵، ۵۷، ۷۲، ۹۱، ۹۳، ۹۶، ۹۸، ۹۹، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۱۲، ۱۲۲، ۱۵۷، ۱۶۲، ۱۷۳، ۱۷۴، ۱۷۵، ۱۷۶ و ۱۷۷ قانون اساسی اشاره کرد.
ترویج گفتمان نوفل لوشاتو - اکبر اعلمی
No comments:
Post a Comment